به امید نفسهای گرمت....
کنارت میخوابم چشمامو میبندم.نسیم گرمی صورتمو نوازش میکنه.خدای من نفسهای نفسم چه میچسبه...الهی حاضرم جان بدهم حاضرم دار وندارم را بدهم اما تا ابد گرمی نفسهاشوحس کنم.چه ارام نفس میکشی اما چه گرم.دلم را پر از گرمی میکنی ومن به این دل گرمم.کاش ثانیه ها بایستند ومن تا ابد این لحظه را زندگی کنم. یا رب گرمی نفسهایش را پایدار کن بوی زیبای نفسهایش را مگذار لحظه ای به گناهی الوده شوند مگذار انقدر مشغول دنیا شود که یادش رود نفس میکشد به اذن تو برای تو ... مگذار روزی بیاید که حس این گرمی ارزویم شود...برایش بیاموز پاک باشد وقدر تک تک نفسهایش را بداند ...از یادش مبر هرگز که به امید نفسهایش کسی نفس میکشد هنوز... ...
نویسنده :
مامان مهسا
17:54