حرفهای ناگفته دخترکم....
میزارمت زمین ومیرم تا کمی از کارامو انجام بدم وتو خودت یه کم اطرافو نگاه کنی بعد چند دقیقه که حوصله ات سر میره یه صداهایی از خودت در میاری که کاملا مشخصه دنبال کسی هستی که سرگرمت کنه مثل ا اووو...وصداهایی که نوشته شدنش سخته.میام پیشت وقربون صدقت میرم وکمی باهات حرف میزنم چشمامو خیره میشی وخوشحالی از اینکه اومدم پیشت بعد به لبهام خیره میشی انگار میخوای یاد بگیری چطور میتونم با حرکت دهنم صدا در بیارم واونوقت سعی میکنی دهنتو عین من حرکت بدی اما جز اگیغ وگیغ چیزی نمیتونی بگی ....مامان قربون حرفای ناگفتت بشه تبسم زندگیمون.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی